این فیلم را فکر می کنم سال 89 استارت زدیم. یه روز که با یچه ها از پارک برمی گشتیم با هم گفتیم بشینیم یه طرح فیلم کوتاه بزنیم. خلاصه داشتیم نا امید می شدیم که یکی از بچه ها قوی دلستری که خورده بود را گذاشت روی یه تخته سنگ و گفت هدفگیری کنیم و اینچنین شد که ایده ساخت فیلم شکل گرفت. شاید باورتون نشه ولی وقتی می خواستیم بریم فیلم بگیریم نه لوکیشن انتخاب کرده بودیم و نه بازیگر و نه فیلمنامه داشتیم. همینجوری سوار ماشین شدیم و با یک هندی کم و یک دوربین 170 رفتیم سعید آباد گلپایگان. تقریبا دو ساعت تا غروب وقت داشتیم و رفتیم از توی کوچه ها که بچه ها مشغول بازی بودند، پنج شش نفرشون را انتخاب کردیم و شروع کردیم به ضبط.
خلاصه خدا کمکمون کرد و با کارگردانی سر تدوین و جلوه های ویژه کار را به اصطلاح آوردیمش. موضوعش هم خوب بود، درباره یکی از روستاهای مرزی بعد از جنگ و بچه هایی که نزدیک منطقه مین گذاری شده مشغول بازی هستند و البته با مضمون این آیه : قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَ سَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ
در این فیلم، برای شبیه سازی مناطق جنوبی به کمک جلوه های ویژه در نماهای مختلف درختان نخل کارگزاری شد. همچنین مین ها و انفجار کاملا دیجیتالی و جلوه های ویژه است. عناوین و افتخارات فیلم کوتاه ابراهیم و آتش:
برگزیده جشنواره بین المللی فیلم 100
برگزیده جشنواره فیلم تسنیم
برگزیده جشنواره فیلم منطقه ای مقاومت
جهت مشاهده بخشی از این فیلم به گالری فیلم مراجعه فرمایید.